زندگی طغیانی ست بر تمام درهای لسته و پاسداران بستگی.هر لحظه ای که در تسلیم بگذرد لحظه ای ست که بیهودگی و مرگ را تعلیم میدهد.
لحظه ای ست متعلق به گذشتگان که در حال رخنه کرده است.
لحظه ای ست اندوه بار و توان فرسا.
اینک،گسستن لحظهای دیگران را چون پوسیده ترین زنجیرهای کاغذی بیاموز.
باری گریختن،تنها از احساسات کودکانه خبر میدهد؛اما تکرار در گریز،ثبات در عشق را اثبات میکند.
عشق،وابستگی ست.
انحلال کامل فردیت است در جمع.
من_ایمان دارم که عشق،تنها تعلق است.
عشق،وابستگی ست.
انحلال کامل فردیت است در جمع.
عشق،مجموع تخیلات یک بیمار نیست.
آنچه هر جدایی را تحمل پذیر میکند اندیشهی پایان آن جدایی ست.
زندگی،تنهایی را نفی میکند،و عشق،بارورترین تمام میوهای زندگی ست.
بیاموز که محبت را از میان دیوارهای سنگی و نگاههای کینه توز،از میان لحظه های سلطه ی دیگران بگذرانی.
نویسنده: نسترن(پنج شنبه 84/12/11 ساعت 8:1 عصر)