وبلاگ :
نگاه اول
يادداشت :
فرسايش
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پويا و خاطره
اشك عجز : قاتل عشق
آمد ، به طعنه كرد سلامي و گفت : مرد
گفتم : كه ؟ گفت : آنكه دلت را به من سپرد
وانگه گشود سينه و ديدم كه اشك عجز
تابوت عشق من ، به كف نور ، مي سپرد
مرسي سر زدي
وبت داره کولاک ميکنه
بازم بيا اپ کرديم